کد مطلب:313814 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:488

کرامتی از امامزاده ابوالعباس از زبان مرحوم آیةالله علامه ی فانی
در سالهای آخر عمر مرحوم آیةالله العظمی آقای سید علی فانی اصفهانی، روزی نگارنده برای دیدار از ایشان و سؤالاتی پیرامون شجره نامه یا كرامتی از امامزادگان اصفهان و اطراف، به خدمت ایشان رسیدم. پس از نقل مطالبی در اهمیت و زیارت امامزادگان كرامت زیر كه با چشم خود از امامزاده ابوالعباس علیه السلام مشاهده كرده بودند بیان نمودند:

در سال 1364 قمری كه از نجف اشرف به علت بیماری مادرم به اصفهان آمدم. شبهای جمعه را با جمعی از رفقا در محلی برای عبادت می رفتیم. یك روز



[ صفحه 134]



پنجشنبه طرف عصر كتاب منتهی الآمال نوشته ی مرحوم حاج شیخ عباس قمی «رحمه الله» را برای اطلاع حال امامزاده ابوالعباس علیه السلام - مدفون در خوراسگان - كه معروف است از نواده های حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام می باشد به دست گرفته، مشغول مطالعه شدم، و چون از مشاهده ذكر وی در آن كتاب مأیوس شدم به مطالعه ی احوال سایر امامزادگان مشغول شدم. در حالات یكی از آنان دیدم نوشته بود: عالمی از سادات برای اطمینان به امامزاده بودن آن امامزاده، از خدا خواسته بود كه بالای سر او نورباران شود.

به خاطرم خطور كرد كه آیا ممكن است برای ما هم نظیر این مطلب در مقبره ابوالعباس حاصل شود یا نه؟ و بعد از یكی دو ثانیه این نكته از ذهنم محو شد.

زمانی كه شب شد، به دوستان گفتم: امشب به خوراسگان می رویم برای بیتوته، و مسئله مورد اختلاف شد.

بعد از مدتی، صحبت در تهیه ی غذا شد. تا تهیه ی لوازم پاسی از شب گذشت، و ما با كمال ناامیدی به دروازه اصفهان رسیدیم. در آن وقت اتوبوسهای خوراسگان محدود بود، و فقط یك ماشین باقی مانده بود كه پر از جمعیت بود به طوری كه مردم در وسط اتوبوس هم ایستاده بودند. نیز در آن زمان در خوراسگان برق نبود و شب هم از شبهای مهتابی نبود.

زمانی كه به خوراسگان رسیدیم، دكانها بسته بود و راه به جایی نمی بردیم. اتفاقا یك نفر دوچرخه سوار پیدا شد كه خانه ی یكی از اقوام ما را، كه آدرس خانه متولی را بلد بود، می دانست. به هر طوری كه بود كلید درب امامزاده را از متولی گرفتیم، و به مجرد آنكه داخل صحن امامزاده شدیم یكی از رفقا با صدای بلند گفت:

آقای فانی، نور!

تمام ما و از جمله خود من نظر كردم دیدم نوری مانند توپ فوتبال به رنگ فیروزه كم رنگ عمودوار روی سر ما فرود می آید، و تا دو متری بالای سر ما به طور انحنا مخفی شد!

جای دوستان خالی! به واسطه ی دیدن این كرامت، تا طلوع آفتاب، در آنجا مشغول



[ صفحه 135]



دعا و گریه و زیارت حضرت امام حسین علیه السلام بودیم. [1] .


[1] استفاده از زندگاني امامزاده ابوالعباس (خوراسگان) نوشته ي حجت الاسلام و المسلمين آقاي حاج شيخ مصطفي مصباح دامت بركاته كه اين نوشته ها را در اختيار ما گذاشتند از ايشان تشكر و سپاسگزاري مي شود.